چون شمع آتشم بزن خود در میان برقص
من دورم از تو ، در بر بیگانگان برقص!
لبهات رنگ خون من است، ای طبیب عشق
درمان دردهای مرا چون ساقیان برقص
تا آنکه چشم زخم حسودان نبیندت
دزدانه آ به خلوتم و در نهان برقص
«من پیر سال و ماه نی ام ، یار بیوفاست»
تا ازخودم برون ببری ای جوان برقص.....