و من دوست دارم صدایت کنم ...

مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی

و من دوست دارم صدایت کنم ...

مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی

بی صدا

من حرف حرف نام تو را درد می کشم 

و بی صدا تمام تو را درد می کشم 

 

ای چشمهات ساغر لبریز از عبور 

ته مانده های جام تو را درد می کشم 

 

نه در شبم سکونی و نه روز را ثبات 

هر بامداد، شام تو را درد می کشم 

 

ای از یقین جدا شده، با وهم همنفس 

من این خیال خام تو را درد می کشم 

 

ای جرعه جرعه زهر سرازیر در گلو 

من تلخی مدام تو را درد می کشم 

 

ای ریخته به کام من تلخ وداع خویش 

دمسردی سلام تو را درد می کشم....

نظرات 11 + ارسال نظر
آزاده 1392/06/27 ساعت 15:10 http://tandis57.blogsky.com

دلم پُراست
پُر پُر پُر
آنقدر که گاهی اضافه اش از پشمانم می چکد...

رها 1392/04/09 ساعت 18:34

گاهــــــــــــــــی نیاز است پزشـــــــــک

به جای یک مشت قــــــــــــــرص،

" فــــــــــــــریاد"برایت تجویز کند!!!

Kemal K 1392/04/06 ساعت 09:35

همه اش منهای بیت سوم

اکبری 1392/02/29 ساعت 21:05

خیلی خیلی زیباست.
واقعن از خوندنش لذت بردم.

فریبا 1392/02/25 ساعت 09:57 http://dorna53.blogfa.com/

زیباست حس شعرتان

رها 1392/02/24 ساعت 14:52

آلام زمانه دردل و جان من است

هرقرص دوچشمان تودرمان من است


تجویزنمودی که خورم شربت لعل

خوردم که اراده نابه فرمان من است!!!

فی البداهه!

ساغر 1392/02/24 ساعت 01:50 http://saghar85.blogfa.com/

ای ریخته به کام من تلخ وداع خویش

دمسردی سلام تو را درد می کشم....

سلام استاد

چقدر دلنشین و لذتبخش بود خوانش کل شعر




من حرف حرف نام تو را درد می کشم

و بی صدا تمام تو را درد می کشم



ای چشمهات ساغر لبریز از عبور

ته مانده های جام تو را درد می کشم

مثل همیشه با کلماتی سنگین و با وقار رقص اصیل و موزنی از دلتنگی ودرد را به تصویر کشیدید

قلمتان همیشه سبز و ذهنتان سرشار از واژه های بکر
در پناه حق

رها 1392/02/24 ساعت 00:17

...

شیوا گرجی 1392/02/23 ساعت 23:33

حسودیم می شود به این همه غزلی که اینقدر راحت سروده می شوند
و من این روزها برای چیدن یک بیت ساده معده درد می گیرم!
کار خوبی ست
خصوصا ردیف بلند و پرمفهومی که انتخاب کردید
دست راستتان روی سر من که از شعر چیزی جز حسرتش را ندارم
سلام!

اعظم رمضانی.... 1392/02/23 ساعت 20:25

سلام...وای عالی بود...واقعا لذت بردم ...هرچند هنوز با اصل غزل مخالفم...واین ردیف درد می کشم،چقدر به جا...چقدر به موقع...موفق باشید و به ما سری بزنید...استاد.

ای چشمهات ساغر لبریز از عبور
...
درودبراستادکه همیشه زیبامی سراید...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد