و من دوست دارم صدایت کنم ...

مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی

و من دوست دارم صدایت کنم ...

مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی

گرگ

شیطان بودی و من خدایت کردم

کرمی بودی که اژدهایت کردم !


اندازه ی خر نیز نمی فهمیدم

که گرگی و ؛ با گله رهایت کردم !

فتح قریب

ز چشمهای تو بوی فریب می شنوم

اگرچه از لبت امن یجیب می شنوم!


تو باغبان شدی اما ز زیر دندانت

صدای ناله زدن های سیب می شنوم!


تو لحظه لحظه قسم می خوری که تنهایی

ولی ز لحن تو نام رقیب می شنوم!


برای آنکه نپویی به سمت من راهی 

بهانه های فراز و نشیب می شنوم!


اگرچه تیرگی روح تو فراگیر است

ز صبح، مژده ی فتح قریب می شنوم....!