و من دوست دارم صدایت کنم ...

مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی

و من دوست دارم صدایت کنم ...

مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی

یک شعر عامیانه!

صدای زنگ تلفن٬ ناگهان می ریخت در گوشم 

سلامت نازنین٬ از پشت خط می برد از هوشم 

 

«سلام احمد! کجایی پس؟ چطوری؟ سخت دلتنگم 

برای دیدنت هر لحظه چون خورشید در جوشم! 

 

تن و جانم چو آتش٬ گر گرفته ست از خیال تو 

برای بوسه ات مشتاقم و خالی ست آغوشم!» 

 

و من ساکت٬ سراپا گوش و از لحن صدای تو 

پر از شادی تمام ذره های جان مدهوشم 

 

برایم شعر می خواندی٬ برایت شعر می خواندم 

و می شد تلخی دنیا٬ کنار تو فراموشم... 

 

نمی دانم کجا هستی؟ تو می دانی کجا هستم؟! 

زمانه شهد می ریزد ولی من زهر می نوشم!.....

پاییز

شعری از شادروان دکتر خسرو فرشیدورد،استاد ادبیات دانشگاه تهران که یک سال پیش در غربت و تنهایی خانه سالمندان زندگی فانی را وداع کرد....


پاییز شعر زرنگار روزگار است

زیباتر و سحر آفرین تر از بهار است


پاییز چون خورشید، زرین موی و جادوست

دلکش ترینٍِ فصلهای روزگار است


پاییز،غمگین، دلنشین،شعرآفرین است

پاییز،زیبا، دلربا، اندوه بار است


پاییز، تاج گوهرافشان جهان است

پاییز بر سیمای خلقت شاهکار است


پاییز فصل برگهای سرخ و زرد است

پاییز فصل میوه های آبدار است


پاییز فصل یاد دوران گذشته ست

پاییز از ایام پیشین یادگار است


پاییز لبریز از شراب عشق و رویاست

پاییز شعر زرنگار روزگار است