و من دوست دارم صدایت کنم ...

مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی

و من دوست دارم صدایت کنم ...

مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی

پرچمی در باد

بوسیده لب مرا لب غم ها

غرق است دلم در عمق ماتم ها


تنها و شکسته ماندم و خسته

بی همدل و همزبان و همدم ها


حیران شده ام میان خوب و بد

در شکوه ز بیش ها و از کم ها


دورم ز رز و لادن و نیلوفر

در حسرت یاس ها و مریم ها


دریا دریا چو درد می بخشی

بستی از پشت دست حاتم ها !


زخمی که دلم ز تیر تو خورده ست

کرده ست دهن کجی به مرهم ها !


بگذار که روسری رود بر باد

تا آنکه به پا شود محرم ها !


نام تو که یک گشایش عظماست

صد طعنه زده بر اسم اعظم ها


من گم شده ام بگیر دستم را

بیرونم بر ز پیچ و از خم ها.... 

نظرات 1 + ارسال نظر
گذری عاشقانه 1393/09/14 ساعت 20:43

سلام
شعر زیباییه آقای دکتر
ممنون که بعد از مدتها به درخواستمون برای آپ کردن اینجا توجه کردید.

کنایه ای که تو این بیت هست رو خیلی دوست دارم :

دریا دریا چو درد می بخشی
بستی از پشت دست حاتم ها !

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد