و من دوست دارم صدایت کنم ...

مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی

و من دوست دارم صدایت کنم ...

مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی

تماشا

چشم هایت به خویش خوانده مرا

به هوای جنون کشانده مرا


دست های پر از عطوفت تو

مثل یک طفل ، پرورانده مرا


تا سر کوچه ی تماشایت

جذبه ی عشق تو دوانده مرا


من پلنگم که روی ماه شما

تا سر قله ها رسانده مرا !


دیده ات همکلام باران ها

به سر، الماس ها فشانده مرا


من کتابم به یک زبان غریب

که به جز تو، کسی نخوانده مرا !

نظرات 5 + ارسال نظر
ا.ن 1391/07/02 ساعت 18:10

*۱۵*

تو کتابی به یک زبان غریب
غیر من هیچ کس نخوانده تو را..!!!

درود
فوق العاده و بی نظیر بود ،استفاده کردم

پریسا خدایی 1390/12/22 ساعت 19:52

سلام

چشم هایت به خویش خوانده مرا...

شروع زیبایی بود

با مهر و احترام

شیوا 1390/12/20 ساعت 18:59 http://siiiiva2.blogfa.com

از تصاویر قشنگی که لابه لای بیت هاتون نشسته بود لذت بردم
مخصوصا ژلنگ و ماه رو که خیلی خیلی خوشم اومد
راستی سلام
و راستی تر
آپم
(ممنون بابت لطفتون به وب حقیرم)

سلام .
می ترسم هی بگم خیلی قشنگه و فکر کنید تعریفم از نوع تعارفات معموله !
اما بی تعارف لذت بردم از خوندن این شعر.

بیت الغزل:
من کتابم به یک زبان غریب

که به جز تو، کسی نخوانده مرا !



ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد