تقویم امسالم به نام تو ورق خورده است
انگار سال دیگرم نیز از تو بو برده است
چیدی مرا، گازی زدی، بر خاک افکندی
احساس من در زیر آوار زمان مرده است
ساعت به ساعت پیش تو جان می دهم اما
عشق من از کژتابی عقل تو آزرده است
آغاز هر سالم به نام توست، اما تو
گُل می کنی وقتی که احساس من افسرده است
تقدیرمان از روز اول نارسیدن بود
زین روست پایم هیچ راهی با تو نسپرده است
از سردی و بی مهری ات یخ زد بهارانم
هر فصل عمرم، برفی است و زرد و پژمرده است
*۱۶*
هر چه آغاز ندارد نپذیرد انجام...!
سلام. چند وقته که دورم از فضای اینترنت و شعر و ...
امیدوارم نبودنم رو ببخشید
و اما شعرتون:
چقدر این قافیه سخت رو راحت به زانو در آوردین
لذت بردم از خوندنش
باور کنید
هیچ صبحدم نشد
فلک
چون شفق
ز خون دلِ مرا لالهگون نکرد.
...
* حسن صدر سالک
دنبال اشاره ای دلم گفت:برو
با شور دوباره ای دلم گفت:برو
این قدر مکن سوال پیچم ای عقل
اصلا تو چه کاره ای ؟دلم گفت برو
بهارامسال برای من
داستانی دیگر دارد
روایتی ناب عاشقانه
با طرحِ بکر البفای نو،
که در هیچ قصه ی عشقی
روایت نشده
زیرا نامم بر لبهاى بهار جارى خواهد شد...
عرض سلام وادب بنده را پذیرا باشید
مشاعره مشروط جدید با موضوع حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیهما گذاشتم خدمت رسیدم عرض کنم اگر شما هم مایل بودید شرکت بفرمائید
وهمچنین روز شنبه ساعت 6 بعد از ظهر در رندانه مشاعره آنلاین هم داریم خوشحال میشم شاهد حظورشما هم باشم
کسی با سکوتش،
مرا تا بیابان بی انتهای جنون برد
کسی با نگاهش،
مرا تا درندشت دریای خون برد
مرا باز گردان
مرا ای به پایان رسانیده
- آغاز گردان !
درود آقای نیکنامی . سال نو مبارک