و من دوست دارم صدایت کنم ...

مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی

و من دوست دارم صدایت کنم ...

مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی

نیمه پر لیوان!

با تلخی بی شمار کامم چه کنم ؟

با نام تو در کنار نامم چه کنم ؟


من از تو پُرم ولی تو از من خالی

با نیمه ی بی نیمه ی جامم چه کنم ؟



نظرات 21 + ارسال نظر
@@ 1392/05/30 ساعت 14:14

خدایا!
امشب به صرف یک قهوه مهمانم باش،
فقط امشب!
وقتش رسیده طعم دنیایت رابدانی...

رها 1392/03/06 ساعت 10:15

این شعرخیلی دلنشینه آدم دوست داره هی باخودش تکرارکنه ....
غمی که به دل میده همراه انرژی دوباره ی...

هم تلخی بی شمارکامت باشد
هم نام پدر،کنارنامت باشد
هرچندکه پرشودقدح،خالی است
یک جاذبه درنیمه ی جامت باشد!!

این هم تابلویی که من ازشعرتان برای خودکشیدم!

ساغر 1391/08/27 ساعت 23:51 http://saghar85.blogfa.com/

در بهشت هم که چار تاق باز باشد
من از اینجا جنب نمی خورم
زیر فواره ی همین نخل می نشینم و شر شر عرق می ریزم
تا تو......
حتی نیایی
- شفیعی-

بهرنگ 1391/08/26 ساعت 18:45

با نام تو در کنار نامم چه کنم ؟!

الله اکبر !!!

رها 1391/08/16 ساعت 10:57 http://suzanatash.blogfa.com

شراب سکرآوراحساست درنیمه ی خالی جامت ازآن ما...

درود.
گویند عمو بوی پدر خواهد داد .
خیر است به کاری که نظر خواهد داد .

دایی و عمو نه چون پدر دلسوزن .
کی؟برگ چغندری شکر خواهد داد ؟ . . . شاد باشید..

ساغر 1391/08/09 ساعت 01:22

در جا قدم بر می دارم

که بگویم توقف نکرده ام

لب می جنبانم

که حرفی برای گفتن هست

گردن افراشته ام

تا ندانی پرچمها افتاده اند

(اگر چشمهایم زیر شکنجه ی نگاهت زبان باز نکنند)

شفیعی

ا.ن 1391/07/02 ساعت 18:33

*۲۷*

خواستی غریبه ام بخوان عزیز من...
.....!

از وقتی این شعرو خوندم مصراع دومش مدام توو ذهنم تکرار شده...

ا.ن 1391/06/21 ساعت 16:57

دلتنگی عین یه جای شکستگی روی عینک آدمه

هر جا نگا میکنی میبینیش!!!!!!!!!!!!!!

ا.ن 1391/06/17 ساعت 21:19

درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند
معنی کور شدن را گره ها می فهمند

سخت بالا بروی ، ساده بیایی پایین
قصه ی تلخ مرا سرسره ها می فهمند

یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند

آنچه از رفتنت آمد به سرم را فردا
مردم از خواندن این تذکره ها می فهمند

نه نفهمید کسی منزلت شمس مرا
قرن ها بعد در آن کنگره ها می فهمند

شعر:آقای بهمنی

بهار 1391/06/14 ساعت 15:15 http://www.tamammmm.blogfa.com

سلام
دعوتید به دنیای بهار
منتظر نقد ها و نظرات دلگرم کنندیتان هستم...
سپاس.[گل]

سلام ممنون از دعوت سبزت

رباعی زیبایی بود

نویسا باشی

دعوتید به دوبیتی

بهار 1391/06/09 ساعت 15:37 http://www.tamammmm.blogfa.com

با تلخی بی شمار کامم چه کنم ؟

بسیار عالی...

الهه بدل زاده 1391/06/07 ساعت 13:23

با تلخی بی شمار کامم چه کنم . . .؟!

تشکر از شما.

پریسا خدایی 1391/06/05 ساعت 22:43

سلام

تا مصراع سوم واقعا عالی و فوق العاده بود تمام ضربه ها رو زدید و منتظر بودم که نهایی ترین ضربه زده بشه و کار یکسره شه اما توو مصرع اخر دستی از سر نوازش کشیده شده...

با احترام

Kemal K 1391/06/04 ساعت 17:18

با نام تو در کنار نامم چه کنم؟!
.
.

قاسمی 1391/05/30 ساعت 20:19

سلام خیلی جالبه . یاد این شعر افتادم .از شیشه بی می می بی شیشه طلب کن.

خیلی زیباست و سرشار از مفهوم.

جامت لبریز از او...

wow!
باید بگم عالی بود
خیلی عالی
شاید اولش کلمه ی کام به نظرم قدیمی اومد ولی مصرع دومش که فوق العاده بود این قضیه رو از خاطرم برد
واقعا زیبا بود

زهرا خدابنده 1391/05/26 ساعت 00:55

این کارتونو دوست داشتم خیلی قوی تر از غرل هاتون بود

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد