و من دوست دارم صدایت کنم ...

مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی

و من دوست دارم صدایت کنم ...

مجموعه شعر فارسی - احمد نیکنامی

پاییز

شعری از شادروان دکتر خسرو فرشیدورد،استاد ادبیات دانشگاه تهران که یک سال پیش در غربت و تنهایی خانه سالمندان زندگی فانی را وداع کرد....


پاییز شعر زرنگار روزگار است

زیباتر و سحر آفرین تر از بهار است


پاییز چون خورشید، زرین موی و جادوست

دلکش ترینٍِ فصلهای روزگار است


پاییز،غمگین، دلنشین،شعرآفرین است

پاییز،زیبا، دلربا، اندوه بار است


پاییز، تاج گوهرافشان جهان است

پاییز بر سیمای خلقت شاهکار است


پاییز فصل برگهای سرخ و زرد است

پاییز فصل میوه های آبدار است


پاییز فصل یاد دوران گذشته ست

پاییز از ایام پیشین یادگار است


پاییز لبریز از شراب عشق و رویاست

پاییز شعر زرنگار روزگار است

نظرات 22 + ارسال نظر
ایمان نیکنامی 1391/10/24 ساعت 16:44

وبلاگتون خیلی قشنگ بود............مرسی

کلاغ 1391/09/02 ساعت 13:04

خواندنی بودمشاجره هاتون بااصغرنبیلو"جزهیت مدیران انجمن ادبی شهرستان میانه سال89"!!!

مینافرهمند 1391/07/21 ساعت 22:30

اصغر ندیده ام من بی معرفت تر از تو .....
اول با این موافقم

دوم شعر استاد هم زیبا بود هم دلگیر ....
با تشکر

[ بدون نام ] 1391/07/19 ساعت 18:12

سلام.
من شعر ننوشته ام و اطمینان کافی دارم که تا آخر عمر شاید نتونم بنویسم
ولی همین اندازه اطمینان کامل دارم که آنقدر همه را خوانده ام که بدانم شهر چیست و شاعر کدام است و یقینا و تحقیقا و مسلما میدانم و میدانی که میدانم حداقل شعر چیست و اما همیشه من از دوستدارانت بوده ام و همیشه عاشقانه به حرفهایت فکر کرده ام عزیز دلم. گلم.

ما که دربست کوچک شماییم و ازتون یاد میگیریم.

نسیم 1391/07/19 ساعت 11:55 http://www.935812.blogfa.com

با یک دو بیتی به روزم
منتظرتونم

تا یادت میکنم باران می آید...نمی دانستم لمس خیالت هم وضو می خواهد...

اصغر نبیلو 1391/07/18 ساعت 02:19

میخوانمت همیشه

اصغر ندیده ام من، بی معرفت تر از تو!!

هیـچ جـز یـاد تـو ، رویای دلاویـزم نـیست

هیـچ جـز نـام تـو ، حـرف طـرب انگـیزم نـیست!

عـشق می ورزم و می سـوزم و فـریـادم نـه!

دوست می دارم و می خـواهـم و پـرهـیزم نـیست.

نـور می بـیـنم و می رویـم و می بـالم شـاد ،

شاخه می گـستـرم و بـیـم ز پـائـیـزم نـیست.

تـا به گـیتی دل ِ از مهـر تـو لبـریـزم هـست

کـار با هـستی ِ از دغـدغـه لـبریـزم نـیست

بخـت آن را کـه شـبی پـاک تـر از بـاد ِ سـحر ،

بـا تـو ، ای غـنچه نشکـفـته بـیامیـزم نـیست.

تـو بـه دادم بـرس ای عـشق ، که با ایـن هـمه شـوق

چـاره جـز آنکـه به آغـوش تـو بگـریـزم نـیست.

n 1391/07/15 ساعت 18:53 http://www.935812.blogfa.com

سلام
دلمون برای شعرهای زیباتون تنگ شده
منتظریم

بهار 1391/07/15 ساعت 12:31 http://www.tamammmm.blogfa.com

سلام.
دعوتید به دنیای بهار...
منتظر نظرات وانتقاداتتان هستم...

پاییز،غمگین، دلنشین،شعرآفرین است

پاییز،زیبا، دلربا، اندوه بار است

دست گلشون درد نکنه که واقعا زیبا نوشتند و دست گل شما هم درد نکنه برای این حسن انتخاب....
شعرهایتان پاییزی باشد مدام

شیرین 1391/07/12 ساعت 21:10 http://mndf.blogfa.com

دارد پاییز می رسد ،

انار نیستم

که برسم به دست های تو؛

برگم

پُر از اضطرابِ افتادن!

موفق موید باشید.

نگران اشک‌ها نباش،
زمین قدر آن‌ها را می‌داند.
گاهی بهانه‌ها از پستو بیرون می‌آیند
تا بغض‌ها هوایی تازه کنند
(منتظرتون می‌مونم دوست عزیز)

نسیم 1391/07/08 ساعت 17:27 http://www.935812.blogfa.com

سلام
با یک دو بیتی به روزم
منتظرتونم

ا.ن 1391/07/07 ساعت 03:11


از من جدا مشو که توام نور دیده ای
آرام جان و مونس قلب رمیده ای

از دامن تو دست ندارند عاشقان
پیراهن صبوری ایشان دریده ای

از چشم بخت خویش مبادت گزند از آنک
در دلبری بغایت خوبی رسیده ای

منعم مکن ز عشق وی مفتی زمان
معذور دارمت که تو او را ندیده ای....
که تو او را ندیده ای....

پریسا خدایی 1391/07/06 ساعت 21:20

سلام

شعر خیلی خوبی بود....ممنونم

درود به شما که یادشون رو زنده کردید.
زنده باشید.

وقتی زمان همه غم هایت را تسکین داد
از اینکه با من آشنا شدی ،خوشحال می شویی
وتو همیشه دوست من خواهی شد ودلت می خواهد با من بخندی
وبه آسمان خیره خواهی شد
ویاد من تو را خندان خواهد کرد


(از کتاب شازده کوچولو)

فریبا 1391/07/05 ساعت 20:38

سوز پاییزی واژه ها را چون قاصدکی می رقصاند

سلام آقای نیکنامی. خیلی زیبا بود.... برام جالب بود وقتی دیدم یه دکتر مدیر وبلاگه. براتون آرزوی موفقیت دارم...همین!

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد